این پیچیدهی بیجواب
جمعه ۱۹ آذر ۱۳۹۵
من وقتی با تو ام احساس یه مریض روانی یا یه آدم ترسوی خرافی رو دارم که ترس نا بودی باعث شده اون به یه چیزایی آویزون بشه.
وقتی که با تو نیستم، تماماً احساس یه حیوان بیدفاع مقابل طبیعت رو دارم که رها شده و چیزی از نگه داشتن بلد نیست.
وقتی که با تو نیستم... من هیچوقت نمیتونم کاملن با تو نباشم و وقتی که نیستم دارم از عذاب وجدان میمیرم.
اما وقتی با تو ام،
هیچجای دیگه نیستم. فقط با تو ام و از کنار هرچیز میگذرم.
درک کردنش سخت نیست. من هیچوقت اون قدرتی که یقین به آدم میبخشه رو برای مدت زیادی توی دستای بدقوارهم نداشتهم.
و تو میدونی این همهش هیچ ربطی به همهی کارایی که من کردم نداره. این به تو ربط داره.
- ۹۵/۰۹/۱۹