دهم - کام دَون بزرگوار

دهم - کام دَون بزرگوار

نوشته‌ای «با من حرف بزن؛ حرف نمی‌زنی می‌میرم!!!» و فکر می‌کنم مردن و استیصال از تو بعید است. غم خوردن از تو بر نمی‌آید... این همه علامت تعجب به ریخت صحبت کردنت نمی‌خورد.

و من دوست دارم بفهمم محمدامین بودن چه‌گونه‌ست. وقتی که تو اجنه و -به قول تو- عفاریت را سیگاری می‌کنی. وقتی که تو پانصدهزار کنکوری باخته را سرزنش می‌کنی. وقتی که تو از دل‌برِ بخت برگشته‌ات خواهش که نه, انتظارِ دامن گل‌گلی داری. وقتی فحش‌های ادبی‌ات را توی صورت عوام تف می‌کنی و از آن‌ها می‌خواهی مؤدب باشند. وقتی همه‌ی تمسخر و عصبانیتت را برای من توی کلمه‌ی «بزرگوار» می‌ریزی.

باید مغز تو را از توی کله‌ی ریشو ت در بیارم و نگاه کنم.


تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.

ما، همان رانده گانیم
از هر جا
و هر کس

پیوندهای روزانه
بایگانی