رنج دانش آموزی :|
يكشنبه ۰۷ آذر ۱۳۹۵
من اگر می توانستم هم تو را نمی کشتم.
من حتا دلم نمی خواهد بروی به جهنم.
من فقط می خواهم آن ریخت فریب کارت را دیگر نبینم...
من خسته شده ام از عیب تو را گفتن، نگفتن، دیدن یا تلاشی بی هوده برای ندیدن آن و زنده گی آسوده...
کم دیده ام اما زیاد می گویند که
یک زمانی هم معلم کم تر شده ی یک "پیام بر" بود.
چیزی به دستانم بده که بتوانم به این لقب یادت کنم... آموزگار!..
- ۹۵/۰۹/۰۷