The Faded

ما، همان رانده گانیم
از هر جا
و هر کس

بایگانی

سوختن

چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵

دیگر آن موقع های زمین هم جواب نمی‌دهد.

مثل بوسه های بی‌هوده ی باران بر تن سوخته‌ی گل‌ها. 


آن موقعی که اقاقیای خانه‌ی در قرمزِ بغلی که همه فکر می‌کردند خانه‌ی ماست، باز هی وسط باران می‌رقصد و کمرش را خم می‌کند روی دستان دیوار راست حیاطمان و با باران می‌خواند توی گوش پنجره‌ی اتاقم

آن موقعی که باز هم‌سایه‌ی بالایی‌مان چندتا آهنگ را قاطی هم می‌زند و مجسم می‌شوی توی کنسرت آکروپولیسِ یانی.

این موقعی که غروب نهایی از پشت دیوار افق هی دالی می‌کند این ور و می‌خواهی بگویی : لطفن گم شو.


وقتی عطش پرستیده شدن می‌نشیند روی گلوی خشکِ عشق یا همان پرستیدن که این روزها هم‌معنی می‌گیرمشان،

اصلن نمی شود سپرد دست تو و آرام شد و اضطراب غروب نهایی را پیشت! کرد.



  • ۹۵/۰۲/۲۹
  • روشنا
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.