پنجاه و سه

پنجاه و سه

بعدها برات تعریف می‌کنم با چه حسرتی به هم‌زادهاش نگاه می‌کرد و چین جبینش چه عمقی پیدا می‌کرد وقتی می‌توانست با جان گرفتن رد محوی از آن‌ها، خیلی آسان از بودن در جمع ما صرف نظر کند.

بعد می‌زدی پشتش که هواش عوض بشود، گیج گونه‌ات را می‌بوسید. انگاری که می‌خواست بگوید : «املم را دوست داشتم، من دوستش دارم!»

بعد جاهلانه می‌پرسیدی : چی شده؟

که بخندد، بگوید : هیچ.

ده دقیقه بعدش صداش یواشکی می‌رسید که می‌خواند :

هفت‌شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز اندر خمِ یک کوچه‌ایم

منتظر می‌ماندی که بعد مصراع دوم را هی بخواند هی بخواند، ضرب بگیرد روی میز کامپیوتر، سوت بزند، کلمه‌ها را جا به جا کند، شعر را عوض کند، کلمه‌ی جدید بسازد، آهنگ بسازد... دنیااا را عوض کند.

که هی بخندی، هی بخندی. اصلن هم تلخ نخندی. بمیری از این‌همه پتانسیلش در دست‌کاری، در تعمیر، در تولید.

.

توی ماشین نشسته بودم.

آقا با لهجه کاشانی‌ش پرسید : برق‌کار بودی دیگه؟

لب‌خند زد : مخلص شما!

نشست توی ماشین، جواب من را داد : این‌‌جوری راحت‌تره.

.

بعدها می‌نشانمت برات تعریف می‌کنم : هفت شهر عشق را گشته بود و هنوز اندر خمِ دنیا به جبر اسیر بود.

هی می‌خواند. این شعر را هی می‌خواند.

بعدها یک چیز بلند می‌خوانی که در آن برات تعریف می‌کنم یک آه عمیق می‌کشید و می‌خواند :

هفت‌شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز اندر خمِ یک کوچه‌ایم

قدری در ماهیچه‌هاش توان داشت که نه در همیشه سرخوشی‌ش متوقف شد نه غم توانست به گرد پاش برسد.

رسم زهد را با بندهای خسته‌ی دستانش بلد بود...

 

شماره‌ی مطلب : ۱۰۰

عنوان : ۵۳

می‌توانی بفهمی چه‌قدر حرف ناگفته از منتشر شدن چشم پوشیده‌اند فقط توی همین وب‌لاگِ کم‌عمر؟ بیش از این.


دیدگاه‌ها (۱)

می‌دونی؟!
پیدا کردن صد و چل و هف واس تو، شاید سخت باشه، شاید سخت بگیری، امااا یه صد و چل و هفتیههه که اصصصصن هیییچی، محشره واست. من می‌دونم دیگه...
می‌شناسمش...
الکی مثلن😁
😂😂😂

پاسخ:

۱ شهریور ۹۴، ۲۰:۱۰
همیشه همین‌قد خوشال خیال بباف خب؟ ؛)))))
چار ساعته دارم می‌خندم الکی! بااااااباااااا :))) آخه بشر :))) چی بگم بتو من؟؟
دیوانه 😅 :***

من خودم صدوچل و هفتم

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.

ما، همان رانده گانیم
از هر جا
و هر کس

پیوندهای روزانه
بایگانی