The Faded

ما، همان رانده گانیم
از هر جا
و هر کس

بایگانی

I ain't been thinkin' 'bout you

شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵

از هم‌این بیداری خوابِ لب‌خندهای تهوع‌آور و نگاه های طولانی و شکنجه‌گری رو می‌بینم که با یه بوی مشخص و گم شده توی سلیقه توی ذهن من کُد گذاری شده.

من حتا از فکر کردن به‌ش فراری‌ام

 ولی انگار تا هرجایی که بدوَم بلخره یه جا که نفسم کم اومده یا به بن بست رسیدم، گیرم می‌اندازه، گردنم‌و می‌چسبه و خونم‌ رو می‌مکه ؛ همون قدر هارد که مقاصدش با من تا می‌کنند. و با سرعتی که بزرگیِ بی‌نهایت کوچیکش باید به اسم اون توی تاریخ فیزیک ثبت بشه.

من با اون کاری ندارم.

من با اونا کاری ندارم،

من از خودِ اونا بدم نمیاد.

اما اجل های معلق این فایت کلاب دارن کم کم برای من خاک میدانِ جولان هم‌اون اجل مسمی رو به آسمون می‌کشند.


بوی خون نمیاد. بوی گوشتِ سوخته چرا.

  • ۹۵/۰۹/۱۳
  • روشنا
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.