The Faded

ما، همان رانده گانیم
از هر جا
و هر کس

بایگانی

پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷

ای کاش هرچیز طور دیگری بود. کلمات و خشم و اشک سهم آدم‌های خوب می‌شود و به تو یکی فقط لبخند می‌رسد. تو یکی که تا موقعی که درباره‌ی من زر نمی‌زنی، تحجر و تحکمت قابل حمل است ولی امان از زمانی که بقایای ظرف مجنون را به دست گرفته‌ای و گیر داده‌ای از قصد شکسته‌امش. امان از زمانی که با افعال کثیفت رو به روم می‌کنی ؛ اختیار کردن همسر؟ سیریسلی؟ دوست دارم زنده زنده سرت را بشکافم، مغز را بیرون بیاورم، تکه تکه کنم و دانه دانه بسوزانم. دوست دارم یک عمر حرص تو و امثال تو را یک‌جا خالی کنم... دوست دارم اندازه‌ی قرن‌ها، اندازه‌ی نسل‌ها، اندازه‌ی عمرهای جنسیت‌زده و از قضا مؤنثی که تباه شد تو را قصاص کنم. دوست دارم هزار هزار بار آتشت بزنم و به فریادت گوش کنم.

 
  • ۹۷/۰۶/۱۵
  • روشنا
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.