The Faded

ما، همان رانده گانیم
از هر جا
و هر کس

بایگانی

شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶

موهای بافته‌م‌و می‌گیره دستش و با صدای کلفت‌شده می‌‌گه «من برات مادری می‌کنم. خب؟»

 

می‌خندم، می‌گم «داییم‌و کجا می‌بری؟»

آواز می‌خونه «هوایِ زلفِ تو، عمر می‌دهد بر باد... نه در برابر چشمی نه غایب از نظری... نه یاد می‌کنی از من نه می‌روی از یاد...»

فقط نگاه می‌کنم به قیاقه‌ی توی هم رفته‌ش. می‌گه «فقط خودش می‌دونه چـــی می‌کشیده سعدی...» و از این ریخت و قیافه شکّم می‌ره جای سعدی، خودش نتونه با تمام هیکل بشینه توی جمله‌ش...

  • ۹۶/۰۹/۱۸
  • روشنا
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.