لا به لای تکه پاره‌های قلب‌های سربازانِ عاشق و دل‌نازک هنگامی که خمپاره زده‌‌اند بعثی‌های فراق،

یادم رفت بگویم چه‌قدر دوستت دارم.


تو در قلب‌های شکسته...

تو در قلب‌های مشتعل و تکه تکه شده‌ای.

این را حس کردم. حس کردم وقتی آتش گرفت مرکز وجودش.

حس کردم در حرف حرف واژه‌های سطرهای ابوجمال 

هرچه بیش پیش آمد

هرچه بیش دید..