من خوب می‌شوم. اگر تو بخواهی. من که خیلی خواستم. این مصدر خواستن به تنگ آمد و تو که در تفاسیر الطافت نوشتند : دعوی گر در مقام فاعل، "هر دعا کننده‌ای" ست، بی‌واسطه... هر چیز بودم انگار جز "داع".

مشکل انشاهای من اگر اول می‌شدند این بود که از تو خواستم مرا به خودم باز گردانی. 

باید از من می‌خواستی خودم را به تو بازگردانم.

نخواستی؟ من نمی‌دانم.

گفته بودند تو بر درخواست بی‌احتیاجی، رفتند. یادم رفت. گُم شدم.