- روشنا
- پنجشنبه ۱۶ آذر ۹۶
- ۱۲:۰۳
آوازِ به فریاد سرندادهایست که گاه در دل٬ غمباد میشود و در روده، طوفان و در کلیهها، سنگ و در گلو، خار و بر بالِ پرواز، زنجیر...
من نمیخواهم بدانم از شما، نمیخواهم با شما صحبت کنم. نمیخواهم با شما بگردم. من نمیخواهمتان و همه جای این زندهگی جبری بیملاتطفت بر کوچک ترین اعمال و اختیارات من است. کجا کجا کجا بروم جز به آغوش مرگ برای کمی تسکین و آرامش و اختیار و آزادی؟