دلم می‌خواد بغلم کنی محکم، توی گرمای همیشه‌گیِ تنت که نشستم به ذوب شدن، یک تا ابد رو زار بزنم... حال دل من خوب نیست. گریه مرهم نیست. زار زدن مرهم نیست. سکوت نیست. لب‌خند نیست. نمی‌دونم نمی‌دونم نمی‌دونم کجا برم ازین درد نفس‌گیر فریاد بکشم. بابا همه جاهای خوب دنیا رو بلده اما ... اما اما اما ای کاش زنده‌م نمی‌‌ذاشتی...